از کنار این ساختمان متروکه و مخروبه که عبور میکنم هزار وعده به خاطر میآورم، هزار قول، هزار تاریخ که مدام به تاریخ دیگر موکول میشد تا رسیدیم به پایان اردیبهشت ماه سال 1392.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کرمانشاه، به سر در این فضای بزرگ که نگاه میکنم نه نشانی از تبلیغ فیلم هست و نه اعلام برنامه، نه روی در و دیوارهایش سانس پخش فیلمها را چسباندهاند و نه بوفهاش آماده است که به آدمهایی که قرار است بیایند و فیلم ببینند، چیپس و تخمه بفروشد.
نه صدای بیل و کلنگ کارگرها میآید و نه ماشینهای بزرگ میآیند که کیسه کیسه مصالح خالی کنند، مدتهاست درِ این ساختمان بزرگ را بستهاند و شاید صدها نفر مثل من دلشان میخواهد بداند درون آن چه میگذرد، اصلا چیزی میگذرد؟!!
نه هیچ خبری نیست، هم کار خوابیده و هم سینما. اواخر شهریور 1390 بود که استاندار وقت از روند بازسازی سینما پیروزی سرزده دیدار کرد، قول داد 14 ماهه کار تمام شود و یک سینما در خور شأن مردم داشته باشیم.
سال گذشته بود، درست اردیبهشت ماه که وعده دادند چند ماهی دیگر این سینمای وسط شهر کرمانشاه بازسازیاش تمام میشود و میشود یکی از بزرگترین سینماهای کشور، آن هم با سه سالن ویژه.
ما مردم هم که همیشه چارهای نداریم جز اعتماد، اعتماد به حرفها، قولها و وعدههای مسئولین، اعتماد به تاکیدهایی که بر تسریع روند کار دارند، اعتماد به اینکه میگویند پیشرفت کار خوب است، اعتماد به اینکه به زودی زود صاحب یک سینمای بزرگ و مدرن میشویم، صاحب سینمای پیروزی تازه.
به وعدهها اگر وفا میشد امروز باید سینما پیروزی شهر کرمانشاه بازسازی شده و شیک و مدرن درهایش به روی مردم باز میبود. باید هر ماه چند فیلم در آن اکران میشد و روزی چند سانس صندلیهایش پر و خالی میشد، از مردم هنر دوستی که میآمدند که اوقات فراغتشان را بیهوده هدر ندهند.
باید روزی چند بار چراغهای سالن بزرگش روشن و خاموش میشد و بچهها برای این تاریک و روشن شدن ذوق میکردند و بزرگترها منتظر میماندند که پرده پخش، فیلم مورد علاقهشان را آغاز کند.
تاسف انگیز است که از جلوی این سینما گذر کنی و ببینی که هنوز مخروبه است و کودکی دست مادرش را میکشد که مادر میشود سینما برویم و فیلم ببینیم و مادرش نگاهی به سینما بیندازد و بگوید نه مادرجان تا اطلاع ثانوی سینما تعطیل است و بچه مدام فکر کند این اطلاع ثانوی کی تمام میشود.
تاسفانگیز است که جوانهایمان خیابانها را برای گذران اوقات فراغت انتخاب کنند و اینقدر فضای فرهنگی در استان کم باشد و بعد مدام تاکید کنیم باید به بخش فرهنگ توجه کرد و برای پر کردن اوقات فراغت نسل جوان تفریح سالم فراهم کرد.
تاسف انگیز است که این فضا به این بزرگی ماههاست خاک میخورد و فیلم کارگردانهایی که کلی برای ساخت آن پول خرج کردهاند، روی چند سی دی ارزان قیمت بین دست فروشان رد و بدل میشود.
نگران فرهنگ و هنر استان میشویم، نگران اینکه برای کرمانشاهی با این همه تاریخچه تمدن و فرهنگ تنها یک سینمای فعال وجود دارد، یک سینما برای کل استان! و حتما مردم شهرستانها مجبورند برای دیدن یک فیلم روی پرده سینما مسافرتهای بین شهری انجام دهند، به مقصد کرمانشاه تا فیلم مورد علاقه خود را ببییند.
یک سینما برای یک استان! ما فقط سینما آزادی را داریم و این یعنی سرانه فضای سینمای کرمانشاه از حد استاندارد خیلی کمتر است، خیلی خیلی کمتر، این را مدیر حوزه هنری استان هم میگوید.
عباس سروری معتقد است: برای استانی با نزدیک دو میلیون نفر جمیعت فقط یک سینما و جود دارد و این یعنی به ازای هر 50 هزار نفر یک صندلی.
وی از روند بازسازی سینما پیروزی انتقاد میکند، از اینکه همه چیز فقط تخریب شد و به مرحله بازسازی نرسید، از اینکه کرمانشاه به جز سینما آزادی هیچ سینمای دیگری ندارد و شهرستانیها از داشتن سینما محروم هستند.
سروری دلیل توقف بازسازی سینما پیروزی را هم عنوان میکند، چیزی که هیچ کدام از ما با آن غریبه نیستیم، کمبود اعتبار و میگوید، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هم باید پیگیر موضوع باشد.
از مسئولین فرهنگ و ارشاد اسلامی هم پیگیر میشویم، پیگیر میشویم که این سینما پیروزی شهر ما چه شد؟ مدیرکل این ادارهکل میگوید: اعتبار بازسازی این سینما باید از منابع داخلی استان تامین شود.
محمد آفتابی یادآوری میکند: فرهنگ و ارشاد فقط وظیفه دارد مجوز بازسازی را صادر کند و وزارت نیز تنها میتواند در تجهیز سینما همکاری کند و وظیفه تامین اعتبار ندارد. اعتباری که به گفته وی حدود دو میلیارد تومان است و اگر تامین شود، روند بازسازی از سر گرفته خواهد شد.
توپ آخرش به زمین منابع داخلی استان میافتد، این منابع داخلی را باید از کجا آورد؟ چندی پیش شهرداری اعلام آمادگی کرد که اگر سینماهای متروک شهر را به شهرداری بسپارند، هم بخش سینمایی آنها را فعال کرده و هم در آن فضاهای فرهنگی ایجاد میکند.
پیمان قربانی در مراسم افتتاح فرهنگسرای آیتالله نجومی این آمادگی را اعلام کرد و شاید هدفش افزایش فضاهای فرهنگی شهر بود. زمان زیادی نگذشت که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جواب داد و گفت هر دستگاهی بخواهد سینماهای شهر را خریداری و بعد تجهیز کند، ارشاد همکاری خواهد کرد و مجوزهای لازم برای نقل و انتقال را صادر خواهد کرد.
هنوز نمیدانم این منابع دخلی استان کجاست؟ هنوز نمیدانم ارشاد و شهرداری به کجا خواهند رسید؟ هنوز نمیدانم این پولها کی کمبود نخواهند داشت؟ نمیدانم کرمانشاه تا کی باید با یک سینما برای کل استان سر کند و کی روزی میرسد که درهای سینما پیروزی شهر باز شود و روز به روز و سانس به سانس فیلم اکران کند؟
اما میدانم این وضع در شأن کرمانشاه و مردمش نیست، میدانم که موعد این قول دادنهایی که زمانش هیچ وقت نمیرسد به سر آمده، میدانم باید برای سینمای مخروبه و متروک شهرم کاری کرد...
گزارش از: فاطمه کمانی، خبرنگار ایسنا، منطقه کرمانشاه